درد ها می چکد از حال و هوای سفرش
گرد غم ریخته بر چادر مشکی سرش
تک و تنها و دو تا چشم کبود و چندتا…
طفل بی کس شده افتاده فقط دور و برش
روزها از گذر کوچه آتش ، رفته
اثر سوختگی مانده سر بال و پرش
با چنین موی پریشان و بدون معجر
طرف علقمه ،ای کاش نیفتد گذرش
همه ی بغض چهل روزه ی اوخالی شد
همه ی کرب و بلا گریه شد از چشم ترش
بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه هفتم : حفظ قرآن ،موهبتی الهی
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «آن گاه که فارغ گشتم از آن چه که پروردگار فرمان داده بود مرا از امر آسمان ها و زمین، عرضه داشتم، پروردگارا ! هیچ پیامبری قبل از من نبوده است، مگر این که تکریم نمودی او را ابراهیم را خلیل و موسی را کلیم خود قرار دادی، کوه ها را مسخر داوود و باد را مسخر سلیمان قرار دادی و مردگان را برای عیسی زنده گرداندی، پس از برای من چه قرار دادی؟ خداوند فرمود: آیا برتر از همه این ها برای تو قرار ندادم؟ نام من برده نمی شود مگر این که نام تو نیز همراه آن ذکر می شود، و سینه های امتت را انجیل های ایشان قرار دادم که قرآن را از حفظ تلاوت می نمایند و به هیچ امتی این را عطا نکردم…»
یکی از موهبت هایی که خداوند متعال به امت آخر الزمان داده، این است که آنها کتاب الهی را از حفظ تلاوت می کننند و تمام مطالب آن برای آنان آماده و حاضر است.در حالی که امت های پیشین کتاب آسمانی را از روی نوشته می خواندند یا قسمتی از آن را حفظ بودند . مرحوم طبرسی در ذیل آیه 49 سوره عنکبوت می گوید: یعنی به درستی که قرآن دلالت ها و راهنمایی هایی روشن است در سینه دانایان که مقصود پیامبر و مومنان هستند زیرا آنانند که قرآن را حفظ کرده، آن را در سینه های خود جا داده و معنای آن در قلب ها یشان رسوخ کرده است… مراد از آیات بینات همان قرآن است و حفظ قرآن بر امت اسلام ارزانی شده است و امت های سابق کتاب هایشان را از رو می خواندند و توان حفظ کردن آن را مگر به مقدار اندک نداشتند (قران تنها کتاب آسمانی است که قابل حفظ کردن است و بقیه کتاب های آسمانی از این قابلیت برخوردار نیستند)
منبع :سالنامه حافظان 1393
بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه ششم : حفظ قرآن به دو گونه
حضزت آیت الله مکارم شیرازی (دام ظله العالی) : من معتقدم که طلبه ها دو دسته اند؛ یک دسته حافظه های قوی و زمینه های ذهنی مناسبی برای حفظ قرآن دارند به گونه ای که اگر وقت بگذارند، به راحتی می توانند حافظ قرآن شوند. من به این گونه افراد سفارش می کنم که حفظ قران را به طور جدی پیگیری کننند؛ حوزه ها یک عده حافظ قرآن در سطح عالی داشته باشند؛ ولی گروه دیگری هم هستند که تا این اندازه آمادگی ندارند و اگر بخواهند حافظ قرآن شوند، باید همه وقتشان را روی حفظ بگذارند من به این دسته توصیه می کنم آیاتی را که برای استشهاد بر مسائل مختلف مورد نیاز است حتما از حفظ داشته باشند.
منبع : سالنامه حافظان 1393
بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه پنجم: اندکی از آثار فراوان حفظ قرآن
الف: عاقبت به خیری
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله") می فرمایند:گرامی ترین مردم نزد خداوند، پس از انبیا، علما و پس از ایشان، حاملان قرآن اند. حافظان قرآن همچون انبیا از دنیا خارج می شوند.(این بدان معناست که سرانجام و عاقبت حافظ قرآن مانند انبیا الهی ختم به خیر خواهد شد و با موفقیت و سر بلندی این دنیا را به مقصد آخرت ترک خواده گفت.)(مستدرک الوسایل ج :4 ص :244)
ب: ایمنی از عذاب الهی
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: قرآن را بخوانید و آن را حفظ نمایید زیرا خداوند قلبی را که قرآن را در خود جای داده عذاب نخواهد کرد.
(مستدرک الوسائل ج : 4 ص : 245)
ج: بالاترین درجه در بهشت
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: درجات بهشت به تعداد آیات قرآن است چون صاحب بهشت وارد قرآن شود، به او گفته می شود، بخوان و بالا برو که هر آیه ای را درجه ایست. پس برتر از درجه حافظ قرآن درجه ای نیست.(با توجه به این که شرط ورود حافظ قرآن به بهشت عمل به قرآن است تنها به تعداد آیاتی بالا خواهد رفت که آن را حفظ و سپس عمل نموده باشد.).(بحار الانوار ج :89 ص :22)
د: آمرزش گناهان
پیابر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: کسی که قرآن را از حفظ بخاند و گمان کند که خدای تعالی او را نمی آمرزد،در شمار کسانی است که آیات الهی را به تمسخر گرفته است.(مستدرک الوسایل ج :4 ص :269)
ه: آبادی خانه دل
پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله ) می فرمایند: کسی که دراندرونش چیزی از قرآن نیست، همانند خانه ای ویران است.(میزان الحکمه ج :3 ص :2522)
منبع : سالنامه حافظان 1393
هر درگیری احتیاج به نیرو و نفرات و رهبر دارد. واین رهبر است که باید افرادش را بسازد و نفراتش را تربیت کند و به ان ها نیرو برساند.
هر چقدر هدف عمیق تر و پخته تر باشد،این رهبری دقیق تر و سنگین تر خواهد شد.برای رسیدن به نان و دستیابی به قدرت ،می توان از زد و بند و غارت هم استفاده کرد،اما هدف های آزادی و توحید…با پای اسارت و دست شرک به جایی نمی رسند.
ان ها که در راه هدف های بلند،هدف هایی بالاتر از ازادی و عدالت و رفاه،هدف هایی در سطح رشد و توحید و از ازادی آزاد شدن،ان ها که در راه این هدف های خود،کار نمی کنند و پاها را نمی سازند،ناچار طعمه می شوند.
این رهبران(الهی) در این سطح،هدفشان دنیاطلبی نبود،هدفشان خوب شدن مردم نبود،که هدفشان ایجاد زمینه برای انتخاب انسان بود تا اگر بخواهند خوبی را انتخاب کنند و خود به پا ایستند و با میکروب ها و طاعون ها درگیر شوند و ان ها را کنار بریزند.
ان کس که می خواهد مردم خوب بشوند و می سوزد و خوبی را نمی بیند،خواه و ناخواه تمام می شود.اما ان کس که می خواهد زمینه ها را فراهم کند و برای آن ها که می خواهند،راهی بگذارد و تضادی را به وجود بیاورد،این چنین روحیه ای همیشه موفق است و همراه با مقصود.
برای این هدف های بزرگ،رهبر یاید انگیزه های بزرگ را به وجود بیاورد و مانع هایی را که در روحیه ی سربازانش خانه گرفته اند بیرون بریزد؛که این مانع ها سخت مزاحم هستند و جای پای مزاحم های خارجی هم می گردند و دستاویزی برای ان ها هم خواهند بود.
منبع:عاشورا(عین.صاد)
<< 1 ... 47 48 49 ...50 ...51 52 53 ...54 ...55 56 57 ... 75 >>