حضرت آيت الله خامنه اي گفتند: مسئله‌ي مفاسد اجتماعي، يكي از بيماريهايي است كه هر روزي كه بر آن بگذردو علاج نشود، عمق بيشتري پيدا مي‌كند وعلاجش دشوارتر خواهد شد. لذا مسئله فوق‌العاده مهم است.

هفته نامه خبري تبييني خط حزب الله متعلق به موسسه حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در سي و سومين شماره خود در گزارشي ويژه درخصوص تاكيد رهبر انقلاب اسلامي به مسئولين براي رفع آسيب هاي اجتماعي بخش‌هايي منتشر نشده از بيانات اخير رهبر انقلاب خطاب مسئولان را منتشر كرد. پاراگراف‌هاي داخل متن نقل قول هاي مستقيم از رهبر معظم انقلاب است.

مردم عائله ما هستند

زلزله‌ بم كه آمد، خانه‌هاي مردم همه تخريب شد مردان، زنان و كودكان زيادي زير آوار باقي مانده بودند. شدت آسيب‌ها و لطمات به حدي بود كه مردم مستأصل مانده بودند. ۲۶ هزار كشته و ۳۰ هزار زخمي عدد كمي نبود. چشم همه‌ي مردم داغدار به مسئولين بود بلكه كاري كنند. هنوز چند ساعت از حادثه نگذشته بود كه رهبر انقلاب در پيامي، از همه‌ي مسئولين خواستند كه با همه‌ي توان به كمك مردم بشتابند. اما ايشان به همين پيام اكتفا نكردند. دو سه روز از زلزله نگذشته بود كه شخصا وارد بم شدند تا از نزديك در جريان كمك‌هاي امدادي قرار بگيرند. اما اين اولين و آخرين بازديد ايشان از بم نبود. ۱۸ روز بعد از آن، مجددا رهبر انقلاب وارد بم شدند. اين بار با لباس مبدل به ميان مردم رفتند و از نزديك با آنها حرف زدند و مشكلات‌شان را شنيدند. مردم كه «آقا» را ديدند، آرام شدند.

آسيب‌هاي اجتماعي مانند آسيب‌هاي طبيعي‌اند؛ مانند زلزله كه مي‌تواند بناي خانه‌ها را تخريب كند، اين آسيب‌ها بنيان خانواده و اجتماع را برهم مي‌ريزد. اگر به موقع و به‌هنگام شناخته شود و يا پيشگيري شود، احتمال كاهش خسارت‌ها افزايش خواهد يافت. اما اگر نسبت به آن غفلت شود؛ خداي نكرده ممكن است بناي جامعه را متزلزل كند. «درست است كه ما در كشور در درجه‌ي اول مسئله اقتصاد را داريم و خود مشكلات اقتصادي هم [به عنوان] يكي از آن عوامل ريشه‌اي اين مفاسد، مورد توجه ما است، لكن مسئله‌ي مفاسد اجتماعي با شرحي كه در جلسه‌ي قبل داده شد، يكي از بيماريهايي است كه هر روزي كه بر آن بگذرد و علاج نشود، عمق بيشتري پيدا مي‌كند و علاجش دشوارتر خواهد شد. لذا مسئله فوق‌العاده مهم است. ۹۵/۲/۱۱» شايد از نگاه جامعه‌شناسانه، وجود آسيب‌هاي اجتماعي در هر اجتماع بشري امري طبيعي باشد، اما در شأن كشوري كه آرمان «ساخت تمدن نوين اسلامي» دارد، به هر ميزان، ولو اندك هم شايسته نيست. بنابراين گرچه در خصوص مقابله با آسيب‌هاي اجتماعي كارهايي شده است اما يقينا كافي نيست. براي حل آن، بايد كار شبانه‌روزي كرد. «توقعات بيشتر از اينها است… اهميت كار را، بزرگي مسئوليت را، خطرات ناشي از آن را آدم توجه بكند، آن وقت مي‌فهمد كه چه قدر بايد در اين زمينه تلاش كرد و شب و روز نشناخت. ۹۵/۲/۱۱» ممكن است حتي در كوتاه‌مدت، نتايج اين تلاش شبانه‌روزي مشخص نشود اما نفس تلاش مسئولين، براي مردم مايه‌ي آرامش و مرهم است. «يك اشكالي كه در كارهاي بلند مدت هست و آن اينكه غالباً مجريان علاقه‌اي به كارهايي كه تأثيراتش بلند مدت است ندارند؛ طبيعت انسان است… چون مردم اين آسيبها را در زندگي لمس مي‌كنند… وقتي مي‌بينيد يك دولتي است كه دنبال علاج اين آسيبها است، نفس اين تلاش مردم را خرسند مي‌كند، راضي مي‌كند، اميدوار مي‌كند. ۹۵/۲/۱۱» اما چگونه يك مسئول يا يك عنصر مؤمن و انقلابي مي‌تواند اين كار بلندمدت را شبانه‌روزي و با تمام وجود پي ‌بگيرد و خسته نشود؟ وقتي كه حس كند خود او، جزئي از آن خانواده است و مشكل مردم، مشكل اوست. «ما مردم را بايد عائله‌ي خودمان بدانيم. ما مسئولين كشوريم ديگر… اين ملت، اين كشور، اين مرزها، اين فضاي زندگي، عائله‌ ما است. به مسئله‌ي آسيبهاي اجتماعي در سطح كشور جوري نگاه كنيم كه اگر اين آسيب در داخل خانواده‌ي خود ما بود، آن‌جور نگاه مي‌كرديم. اگر بنده يك بچه‌ي معتاد داشته باشم چه حالي دارم؟ اگر كسي در خانه يك دختر فراري از…

خانه داشته باشد چه حالي دارد؟ تصورش را بكنيد، اگر اين دختر از خانه‌ي ديگري هم فرار كرد، ما بايد همان احساس را به خودمان تلقين كنيم ولو طبيعتاً نداشته باشيم… ما بايد به اين قضيه در سطح جامعه حساس باشيم و به فكر علاج باشيم… ما در واقع اهتماممان به وضعيت مردم مثل اهتماممان به داخل خانواده‌ي خودمان باشد. ۹۵/۲/۱۱» اما در مقابله با آسيب‌هاي اجتماعي نبايد به كارهاي معمولي و جاري دستگاه‌ها اكتفا شود و هر از گاهي براي رفع تكليف گزارشي‌ داده شود. تاكيد رهبر انقلاب اسلامي در جلسات مختلف بر كار جهادي مستمر ويژه است. «انتظارم از مجموعه‌ي حاضر كارهاي فوق العاده است؛ يك كارهايي هست كه كارهاي طبيعي دستگاه شما است و بايد انجام بدهيد، لابد هم انجام مي‌دهيد، بعد از اين هم-اين جلسه و امثال اين جلسه باشد يا نباشد انجام مي‌دهيد؛ اين چيزي نيست كه ما را قانع كند؛ يك كار فوق عادت انجام بگيرد، يك تلاش مضاعف انجام بگيرد. ۹۵/۲/۱۱» همچنين در اين موضوع مهم نيز مانند اقتصاد مقاومتي كه همه‌ي دستگاه‌ها بايد وسط ميدان بيايند «همه‌ي دستگاه‌ها بايد نقش آفريني كنند؛ هم دستگاه‌هاي دولتي-منظورم قوه‌ي مجريه است هم دستگاه‌هاي غير قوه‌ي مجريه مثل مجلس، مثل قوه‌ي قضائيه، مثل نهادهاي انقلابي. همه بايد نقش آفريني كنند، بايد نقش خودشان را، سهم خودشان را مشخصاً پيدا كنند، بفهمند چه هست، و آن سهم را به بهترين وجهي، با شتاب متناسب انجام بدهند. ۹۵/۲/۱۱» نقش دستگاه‌هاي تبليغاتي نيز در اين كار اهميت زيادي دارد اما بعضاً تاكنون نقش‌آفريني مؤثري نداشته‌اند «عدم توجيه فرض كنيد سازمان تبليغات يا دفتر تبليغات نسبت به اين قضيه موجب مي‌شود كه در اين زمينه كار نكنند. خب ما اين همه امكانات داريم… بايد دنبال كنند… د. مجموعه‌ي صدا‌وسيما بايد مطلع بشوند از آنچه كه واقعيت كار است تا بتوانند برنامه‌ريزي كنند، صدا‌وسيما خيلي مي‌تواند نقش ايفا كند. ۹۵/۲/۱۱» اما در مقابل اين عمليات جهادي و مقاوم‌سازي اجتماعي، نبايد از عوامل مزاحم و ضد عمليات هم غفلت شود؛ مثلاً «وقتي كه ما در جشنواره فجرمان فيلم‌هايي نشان داده مي‌شود كه اصلاً سوق مي‌دهد مردم را به سمت اين مفاسد اجتماعي، در واقع فرهنگسازي ضد اين جهت را داريم انجام مي‌دهيم؛ بايد مراقبت بشود، بايد به اينها توجه بشود. ۹۵/۲/۱۱» و در آخر آنچه كه هم براي مسئولان، و هم براي مردم -به‌ويژه جوانان مؤمن و انقلابيوظيفه ايجاد مي‌كند، به ميدان آوردن ظرفيت‌ها و نيروهاي مردمي است؛ «نيروهاي مردمي خيلي مي‌توانند كمك كنند و كمك هم مي‌كنند، منتها برنامه مي‌خواهد كه چه‌جوري از نيروهاي مردمي استفاده كنيم. جذب دلهاي مردم و جذب كمكهاي مردم چه كمكهاي مالي‌شان چه كمكهاي فكري و بازويي‌شان خيلي هنر مي‌خواهد و اين برنامه‌ريزي لازم دارد. ۹۵/۲/۱۱» در اين كار پر اهميتي كه براي آن نبايد شب روز و شناخت، نيز دست معجزه‌گر مردم كه عنايت الهي را به‌دنبال دارد، راهگشا خواهد بود؛ اين را تجربه‌ي انقلاب اسلامي ثابت كرده است؛ مهم اين است كه نيروي حزب‌اللهي اين عرصه را نيز سنگري براي انقلابي‌گري و جهاد خود بداند، كه «جهاد فقط شمشير گرفتن و جنگ كردن در ميدان قتال نيست؛ جهاد شامل جهاد فكري، جهاد عملي، جهاد تبييني و تبليغي، و جهاد مالي است. ۹۵/۲/۲۹»

   شنبه 1 خرداد 1395نظر دهید »

حضرت آيت الله خامنه اي گفتند: مسئله‌ي مفاسد اجتماعي، يكي از بيماريهايي است كه هر روزي كه بر آن بگذردو علاج نشود، عمق بيشتري پيدا مي‌كند وعلاجش دشوارتر خواهد شد. لذا مسئله فوق‌العاده مهم است.

هفته نامه خبري تبييني خط حزب الله متعلق به موسسه حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در سي و سومين شماره خود در گزارشي ويژه درخصوص تاكيد رهبر انقلاب اسلامي به مسئولين براي رفع آسيب هاي اجتماعي بخش‌هايي منتشر نشده از بيانات اخير رهبر انقلاب خطاب مسئولان را منتشر كرد. پاراگراف‌هاي داخل متن نقل قول هاي مستقيم از رهبر معظم انقلاب است.

مردم عائله ما هستند

زلزله‌ بم كه آمد، خانه‌هاي مردم همه تخريب شد مردان، زنان و كودكان زيادي زير آوار باقي مانده بودند. شدت آسيب‌ها و لطمات به حدي بود كه مردم مستأصل مانده بودند. ۲۶ هزار كشته و ۳۰ هزار زخمي عدد كمي نبود. چشم همه‌ي مردم داغدار به مسئولين بود بلكه كاري كنند. هنوز چند ساعت از حادثه نگذشته بود كه رهبر انقلاب در پيامي، از همه‌ي مسئولين خواستند كه با همه‌ي توان به كمك مردم بشتابند. اما ايشان به همين پيام اكتفا نكردند. دو سه روز از زلزله نگذشته بود كه شخصا وارد بم شدند تا از نزديك در جريان كمك‌هاي امدادي قرار بگيرند. اما اين اولين و آخرين بازديد ايشان از بم نبود. ۱۸ روز بعد از آن، مجددا رهبر انقلاب وارد بم شدند. اين بار با لباس مبدل به ميان مردم رفتند و از نزديك با آنها حرف زدند و مشكلات‌شان را شنيدند. مردم كه «آقا» را ديدند، آرام شدند.

آسيب‌هاي اجتماعي مانند آسيب‌هاي طبيعي‌اند؛ مانند زلزله كه مي‌تواند بناي خانه‌ها را تخريب كند، اين آسيب‌ها بنيان خانواده و اجتماع را برهم مي‌ريزد. اگر به موقع و به‌هنگام شناخته شود و يا پيشگيري شود، احتمال كاهش خسارت‌ها افزايش خواهد يافت. اما اگر نسبت به آن غفلت شود؛ خداي نكرده ممكن است بناي جامعه را متزلزل كند. «درست است كه ما در كشور در درجه‌ي اول مسئله اقتصاد را داريم و خود مشكلات اقتصادي هم [به عنوان] يكي از آن عوامل ريشه‌اي اين مفاسد، مورد توجه ما است، لكن مسئله‌ي مفاسد اجتماعي با شرحي كه در جلسه‌ي قبل داده شد، يكي از بيماريهايي است كه هر روزي كه بر آن بگذرد و علاج نشود، عمق بيشتري پيدا مي‌كند و علاجش دشوارتر خواهد شد. لذا مسئله فوق‌العاده مهم است. ۹۵/۲/۱۱» شايد از نگاه جامعه‌شناسانه، وجود آسيب‌هاي اجتماعي در هر اجتماع بشري امري طبيعي باشد، اما در شأن كشوري كه آرمان «ساخت تمدن نوين اسلامي» دارد، به هر ميزان، ولو اندك هم شايسته نيست. بنابراين گرچه در خصوص مقابله با آسيب‌هاي اجتماعي كارهايي شده است اما يقينا كافي نيست. براي حل آن، بايد كار شبانه‌روزي كرد. «توقعات بيشتر از اينها است… اهميت كار را، بزرگي مسئوليت را، خطرات ناشي از آن را آدم توجه بكند، آن وقت مي‌فهمد كه چه قدر بايد در اين زمينه تلاش كرد و شب و روز نشناخت. ۹۵/۲/۱۱» ممكن است حتي در كوتاه‌مدت، نتايج اين تلاش شبانه‌روزي مشخص نشود اما نفس تلاش مسئولين، براي مردم مايه‌ي آرامش و مرهم است. «يك اشكالي كه در كارهاي بلند مدت هست و آن اينكه غالباً مجريان علاقه‌اي به كارهايي كه تأثيراتش بلند مدت است ندارند؛ طبيعت انسان است… چون مردم اين آسيبها را در زندگي لمس مي‌كنند… وقتي مي‌بينيد يك دولتي است كه دنبال علاج اين آسيبها است، نفس اين تلاش مردم را خرسند مي‌كند، راضي مي‌كند، اميدوار مي‌كند. ۹۵/۲/۱۱» اما چگونه يك مسئول يا يك عنصر مؤمن و انقلابي مي‌تواند اين كار بلندمدت را شبانه‌روزي و با تمام وجود پي ‌بگيرد و خسته نشود؟ وقتي كه حس كند خود او، جزئي از آن خانواده است و مشكل مردم، مشكل اوست. «ما مردم را بايد عائله‌ي خودمان بدانيم. ما مسئولين كشوريم ديگر… اين ملت، اين كشور، اين مرزها، اين فضاي زندگي، عائله‌ ما است. به مسئله‌ي آسيبهاي اجتماعي در سطح كشور جوري نگاه كنيم كه اگر اين آسيب در داخل خانواده‌ي خود ما بود، آن‌جور نگاه مي‌كرديم. اگر بنده يك بچه‌ي معتاد داشته باشم چه حالي دارم؟ اگر كسي در خانه يك دختر فراري از…

خانه داشته باشد چه حالي دارد؟ تصورش را بكنيد، اگر اين دختر از خانه‌ي ديگري هم فرار كرد، ما بايد همان احساس را به خودمان تلقين كنيم ولو طبيعتاً نداشته باشيم… ما بايد به اين قضيه در سطح جامعه حساس باشيم و به فكر علاج باشيم… ما در واقع اهتماممان به وضعيت مردم مثل اهتماممان به داخل خانواده‌ي خودمان باشد. ۹۵/۲/۱۱» اما در مقابله با آسيب‌هاي اجتماعي نبايد به كارهاي معمولي و جاري دستگاه‌ها اكتفا شود و هر از گاهي براي رفع تكليف گزارشي‌ داده شود. تاكيد رهبر انقلاب اسلامي در جلسات مختلف بر كار جهادي مستمر ويژه است. «انتظارم از مجموعه‌ي حاضر كارهاي فوق العاده است؛ يك كارهايي هست كه كارهاي طبيعي دستگاه شما است و بايد انجام بدهيد، لابد هم انجام مي‌دهيد، بعد از اين هم-اين جلسه و امثال اين جلسه باشد يا نباشد انجام مي‌دهيد؛ اين چيزي نيست كه ما را قانع كند؛ يك كار فوق عادت انجام بگيرد، يك تلاش مضاعف انجام بگيرد. ۹۵/۲/۱۱» همچنين در اين موضوع مهم نيز مانند اقتصاد مقاومتي كه همه‌ي دستگاه‌ها بايد وسط ميدان بيايند «همه‌ي دستگاه‌ها بايد نقش آفريني كنند؛ هم دستگاه‌هاي دولتي-منظورم قوه‌ي مجريه است هم دستگاه‌هاي غير قوه‌ي مجريه مثل مجلس، مثل قوه‌ي قضائيه، مثل نهادهاي انقلابي. همه بايد نقش آفريني كنند، بايد نقش خودشان را، سهم خودشان را مشخصاً پيدا كنند، بفهمند چه هست، و آن سهم را به بهترين وجهي، با شتاب متناسب انجام بدهند. ۹۵/۲/۱۱» نقش دستگاه‌هاي تبليغاتي نيز در اين كار اهميت زيادي دارد اما بعضاً تاكنون نقش‌آفريني مؤثري نداشته‌اند «عدم توجيه فرض كنيد سازمان تبليغات يا دفتر تبليغات نسبت به اين قضيه موجب مي‌شود كه در اين زمينه كار نكنند. خب ما اين همه امكانات داريم… بايد دنبال كنند… د. مجموعه‌ي صدا‌وسيما بايد مطلع بشوند از آنچه كه واقعيت كار است تا بتوانند برنامه‌ريزي كنند، صدا‌وسيما خيلي مي‌تواند نقش ايفا كند. ۹۵/۲/۱۱» اما در مقابل اين عمليات جهادي و مقاوم‌سازي اجتماعي، نبايد از عوامل مزاحم و ضد عمليات هم غفلت شود؛ مثلاً «وقتي كه ما در جشنواره فجرمان فيلم‌هايي نشان داده مي‌شود كه اصلاً سوق مي‌دهد مردم را به سمت اين مفاسد اجتماعي، در واقع فرهنگسازي ضد اين جهت را داريم انجام مي‌دهيم؛ بايد مراقبت بشود، بايد به اينها توجه بشود. ۹۵/۲/۱۱» و در آخر آنچه كه هم براي مسئولان، و هم براي مردم -به‌ويژه جوانان مؤمن و انقلابيوظيفه ايجاد مي‌كند، به ميدان آوردن ظرفيت‌ها و نيروهاي مردمي است؛ «نيروهاي مردمي خيلي مي‌توانند كمك كنند و كمك هم مي‌كنند، منتها برنامه مي‌خواهد كه چه‌جوري از نيروهاي مردمي استفاده كنيم. جذب دلهاي مردم و جذب كمكهاي مردم چه كمكهاي مالي‌شان چه كمكهاي فكري و بازويي‌شان خيلي هنر مي‌خواهد و اين برنامه‌ريزي لازم دارد. ۹۵/۲/۱۱» در اين كار پر اهميتي كه براي آن نبايد شب روز و شناخت، نيز دست معجزه‌گر مردم كه عنايت الهي را به‌دنبال دارد، راهگشا خواهد بود؛ اين را تجربه‌ي انقلاب اسلامي ثابت كرده است؛ مهم اين است كه نيروي حزب‌اللهي اين عرصه را نيز سنگري براي انقلابي‌گري و جهاد خود بداند، كه «جهاد فقط شمشير گرفتن و جنگ كردن در ميدان قتال نيست؛ جهاد شامل جهاد فكري، جهاد عملي، جهاد تبييني و تبليغي، و جهاد مالي است. ۹۵/۲/۲۹»

   شنبه 1 خرداد 1395نظر دهید »


فرزند شهید حاج علی علویان:
«پدر شهیدم نسبت به اموال بیت المال خیلی حساس بود و همیشه در حفظ و نگهداری آن ها به اطرافیان و نیروها سفارش می کرد و دخل وتصرف و سوءاستفاده از آن ها را گناهی نا بخشودنی می دانست.
در طول سال های خدمتش با آنکه می توانست از جدیدترین وسایل بیت المال استفاده کند .این کار را نمی کرد و از کهنه ترین و ارزان ترین آن ها استفاده می کرد.
یک ماه آخر قبل از شهادت پدر ،افتخار داشتم که راننده ی ایشان باشم ؛یک روز صبح در راه پادگان لاستیک ماشین به داخل چاله ی کم عمقی فرو رفت و ماشین تکان کوچکی خورد، پدر با دلسوزی و جدیت خاصی با من برخورد کرد و گفت:«عمار حواست را جمع کن،این ماشین بیت المال است»
منبع:فاضلی ،افسر، علمدار بصیر (زندگینامه و خاطرات همرزمان سردار رشید اسلام شهید حاج علی علویان)

   دوشنبه 27 اردیبهشت 1395نظر دهید »
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جمعی از طلاب خواهر شهرستان شهربابکیم که به امید خدا در پی انجام وظیفه ایم. یا حق
جستجو
وصیت شهدا
حدیث موضوعی
دانشنامه عاشورا
زیارت عاشورا
من کالای ایرانی میخرم