« پسرک و ماه رجب! | اهمیت ماه رجب(مرحوم ایه الله العظمی مجتبی تهرانی(رضوان الله علیه) » |
بسم الله الرحمن الرحیم
این مطلب به تازگی از طرف یکی از دوستان موجه ام به دستم رسیده! نمیدانم تا چه اندازه صحت دارد؟! قبل از نشر این مطلب به عامه اطرافیانم، نظر شما طلبه های عزیز را خواهانم.خواهشمندم توجه بفرمایید.
…………………………………………………………………………………………………………………
(ليله الرغايب؛ سنت يا بدعت؟!؟!
اين متن حاصل زحمات يكي از اساتيد گرانقدر هست كه سال گذشته انجام دادند و چند روز پيش به دست من رسيد. براي تاييد بيشتر آن را به يك استاد ديگر نشان دادم و به تاييد ايشان و به قلم خوب استاد گرانقدر، ان را درج کرده ام. لطفا با دقت بخوانيد و اگر مطلبي هست مطرح كنيد.
______________________________________________________________________________________
بسم الله الرحمن الرحيم
باسلام!
چند سالي است به مدد تبليغات صدا و سيما، اعمال «ليلة الرغائب» و بهجاآوردن آن ميان مردم، بهويژه نسل جوان خيلي رايج شده؛ امّا ظاهراً اين اعمال، سنديّت درستي ندارد كه در اين متن، مختصراً به آن ميپردازيم.
—–
ابتدا بخشي از صحبتهاي آيتالله مددي در درس خارج اصول در تاريخ 20/7/1390 را نقل ميكنيم:
«همين صلات ليلة الرغائب كه باز هم سيد بن طاووس اين را نقل كرده؛ به عين اين سند و متن -كه اصلاً متن و سند هم مال آنها{يعني اهل تسنّن} است- در كتاب موضوعات ابن جوزي{سنّي} آمده!!…
اسمش را هم گذاشتهاند شب آرزوها!! ليلة الرغائب! يك حديثي است كه آثار جعل از سر تا پاي آن واضح است! خوب اين چه درجه و قوت احتمالي براي آدم ميآورد؟!…
چون اهل سنّت كه شما ميدانيد به چه وضعي نماز تراويح را ميخوانند در ماه رمضان! بعد از نماز تراويح، در طي سال، شب جمعه اول ماه رجب در مساجد جمع ميشوند و اين نماز ليلة الرغائب را ميخوانند؛ يعني ليلة الرغائب از ليالي مشهوره اهل سنّت بعد از تراويح است!! تراويح، درجه اوّل! به خاطر همين حديث جعلي و ليلة الرغائب، درجه دوم!!…»
لينك دانلود سخنان آيتالله مددي:
http://uplod.ir/zfy5t6iz93hx/madadi-900720.mp3.htm
http://uplooder.net/cgi-bin/dl.cgi?key=4424f9b3a423c2b2a4e45e0814d9da1d
—–
براي توضيح بيشتر ميتوان گفت:
بحث ليلة الرغائب و اعمال آن شديداً در ميان عوام اهل سنّت رواج داشته و دارد؛ امّا علماي اهل سنّت از همان ابتدا، با آن مخالفت شديدي داشتند. براي نمونه ميتوان از ابن جوزي و نووي و ديگر بزرگان حديث اهلسنّت نام برد كه سند اين روايت را بسيار ضعيف دانسته و عمل ليلة الرغائب را بدعتي بزرگ شمردهاند.
ابن جوزي مينويسد:
«هذا حديث موضوع علي رسول الله صلي الله عليه و سلّم، … و سمعت شيخنا عبد الوهاب الحافظ يقول: رجاله مجهولون، و قد فتشت عليهم جميع الكتب فما وجدتهم!»
قال النووي:
«و هاتان الصلاتان بدعتان مذمومتان منكرتان قبيحتان، و لا تغتر بذكرهما في كتاب قوت القلوب ـ لأبي طالب المكي ـ والإحياء ـ للإمام الغزالي ـ ، وليس لأحد أن يستدل على شرعيتهما بما روي عنه عليه الصلاة والسلام أنه قال : { الصلاة خير موضوع } فإن ذلك يختص بصلاة لا تخالف الشرع بوجه من الوجوه ، ولا يغتر ببعض مَنِ اشْتَبَهَ عليه حكمهما من الأئمة فصنف ورقات في استحبابهما فإنه غالط في ذلك… و قال أبو الفرج بن الجوزي: صلاة الرغائب موضوعة على رسول الله وكذب عليه.» المجموع (4/ 61).
امّا مايه تعجّب است كه با اينكه علماي شيعه، رشد را در مخالفت اهل سنت ميدانند و حتي احاديث صحيح آنها را هم(در صورتي كه در منابع شيعه مؤيدي براي آن نيابند) رد ميكنند، با چه ملاك و معياري اين روايت (كه فقط در منابع اهلسنت، آن هم با سندي غيرقابلاعتنا موجود است) را نقل و ترويج نمودهاند؟!
پاسخي كه به نظر ميرسد، اين است:
۱- سيد بن طاووس بر مبناي قاعده «تسامح در ادلّۀ سنن» و بدون توجه به ضعف سند، آن را نقل كرده.
۲- علماي بعد از سيد بن طاووس هم، بر اساس همان مبنا و با توجه به ارادتي كه به سيّد و قداست او داشتهاند، اين روايت را نقل كردهاند.
البته به جز مرحوم سيد بن طاووس(ره)، مرحوم شيخ حرّ عاملي(ره) در وسائل و علامه مجلسي(ره) در بحار نيز، اين روايت را نقل كردهاند:
شيخ حر عاملي در وسايل الشيعه اين نماز را به عنوان نماز رغائب در شب اول جمعه ماه رجب، با سلسله سندي كه علامه حلي به بنيزهره اجازه داده است، از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نقل ميكند و در پايان ميگويد: سيد بن طاووس اين حديث را مرسلاً از رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم نقل كرده است.
علامه مجلسي اين روايت را با سلسله سند اجازهنامه علامه حلي به بنيزهره از انس از رسول خدا(ص) آورده و نام تكتك راويان را با شرح رجالي برخي از آنها در ج 104، ص 123 نقل ميكند كه عبارتاند از:
1. علامه (حسن بن يوسف مطهر معروف به علامه حلي): از علماي بزرگ شيعه و مورد اعتماد است؛
2. الحسن بن الدربي: عالم جليلالقدر بود؛
3. مسعود بن محمد بن ابي الفضل رازي: علامه مجلسي در ج 95 بحار هنگام نقل حديث مينويسد: مسعود بن محمد و ابي الفضل رازي، ولي در توضيحي كه در ج 104، ص 123 مينويسد: مسعود بن محمد بن ابي الفضل، يعني اين دو يك نفرند؛ نه دو نفر! و بعد مينويسد وي فقيهي صالح بود؛
4. علي بن عبد الجليل بياضي رازي: وي متكلم، باتقوا و اهل مناظره بود؛
5. شرفالدين المنتجب بن الحسن بن علي الحسني: وي فقيهي صالح بود؛
6. سديدالدين ابو الحسن علي بن الحسن: با توجه به فراوانبودن راويان با نام علي بن حسن، نمي توان به طور قطع وي را مشخص كرد و گفت ثقه هست يا نيست؛
7. عبد الرحمن بن احمد النيسابوري: شيخ اصحاب ري، حافظ، واعظ و فقيه بود؛
8. ابو عبدالله الحسين بن علي: علامه مجلسي مينويسد مشخص نيست وي چه كسي است؛ اما هر كس باشد، انسان صالحي بوده است؛
9. مسموسم (يا سموسم و يا سمرسم): علامه مجلسي مينويسد در كتابهاي رجالي و غيره، مشخص نيست وي ثقه است يا نه؛
10. ابي الفتح نورخان عبد الواحد اصفهاني يا ابو الفتح بن رجاء: در كتابهاي رجالي، مطلبي دال بر ثقهبودن وي يافت نشد؛
11. عبد الواحد بن راشد الشيرازي يا عبد العزيز بن راشد بندار: در كتابهاي رجالي، مطلبي دال بر ثقهبودن وي يافت نشد؛
12. علي بن جهضم، ابو الحسن الحمداني يا همداني: نام وي در كتابهاي رجالي شيعه يافت نشد و در كتابهاي رجالي اهل سنت نيز فقط به نام وي اشاره شده و هيچ كلمهاي بر مدح يا ذمش وجود ندارد و در كتابهاي روايي نيز، بيش از چهار روايت از وي نقل نشده است كه يكي همين نماز ليلة الرغائب است كه جعلي دانسته شده و در معجم المؤلفين آمده كه وي صوفي بود؛
13. علي بن محمد بن سعيد البصري: نام وي در كتابهاي رجالي شيعه يافت نشد و غير از حديث ليلةالرغائب، روايتي از اين فرد در كتابهاي معتبر يافت نشد؛
14. پدرش: نام وي در كتابهاي رجالي شيعه يافت نشد و در كتابهاي اهل سنت نيز توثيق يا رد نشده است و از وي بيش از سه چهار روايت در كتابهاي اهل سنت و شيعه نقل نشده است؛
15. خلف بن عبد الله يا خلف بن عبيد الله الصنعاني: ابن حجر ميگويد: وي حديث ليلة الرغائب را نقل كرده است كه ابن جوزي، اين روايت را جعلي و ابوموسي چنين روايتي را غريب دانسته است؛ غير از اين روايت، حديثي از وي در كتابهاي شيعه و سني يافت نشد و از سوي ديگر، در كتابهاي رجالي نامي از وي نيست تا روشن شود ثقه بوده يا نه؛
16. حميد طوسي: وي را حميد الطويل و حميد بن تيرويه نيز مينامند؛ برخي گفتهاند وي ثقه است؛ چنانچه يحيي بن معين گفته وي ثقه است؛ و برخي ديگر ميگويند وي تدليس ميكرد!
17. انس بن مالك: وي خادم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلّم بود كه البتّه از بيعت و ياري و شهادتدادن به نفع حضرت علي(ع) سر باز زد و امام علي(ع) او را نفرين كرد كه به برص و كوري دچار شد.
—–
نتيجهگيري:
با توجه به بررسي سندي اين روايت، ميتوان نتيجه گرفت كه چنين حديثي معتبر و مستند نيست و به دلايل زير نميتوان مستحببودن اعمال ليلة الرغائب را ثابت كرد:
1. توثيق نشدن افراد ذيل در اين روايت: سديد الدين ابو الحسن علي بن الحسن؛ مسموسم (يا سموسم و يا سمرسم)؛ ابي الفتح نورخان عبد الواحد اصفهاني؛ عبد الواحد بن راشد الشيرازي؛ علي بن جهضم؛ علي بن محمد بن سعيد البصري؛ پدرش؛ خلف بن عبد الله.
2. شبيه اين روايت با سلسله سندي ديگر، در كتابهاي اهل سنت آمده است كه با راويان آخر اين حديث مورد بررسي، مشترك هستند(علي بن جهضم؛ علي بن محمد بن سعيد البصري؛ پدرش؛ خلف بن عبد الله) و كتابهاي رجالي اهل سنت، به اتفاق آن را جعلي و ساختگي دانستهاند؛
3. روايت سيد بن طاووس مرسل و در نتيجه، ضعيف است؛
4. روايت شيخ حرّ عاملي با همان سندي است كه در روايت مجلسي آمده كه اعتبارش ثابت نشد؛
5. غير از اين سه روايت، يعني روايت وسائل الشيعه و بحار الانوار و روايت اهل سنت و روايت سيد بن طاووس كه در واقع، همه يك روايت هستند و آن را حميد طويل از انس بن مالك نقل كرده است، روايت ديگري در اثبات مستحببودن نماز و ديگر اعمال ليلة الرغائب وجود ندارد.
6. جالب است كه خود علامه مجلسي(ره) در كتاب زادالمعاد خويش كه شبيه مفاتيح است مينويسد:
«و ذكر لكل من هذه الصلوات ثواب كثير لم نذكره بناء على عدم الاعتماد على السند … و لهذا لم نورد في هذه الرسالة صلاة ليلة الرغائب المشهورة مع أنّها منقولة عن طرق العامّة!» (زادالمعاد، ص 42)
يعني به همين دليل(عدم اعتماد به سند) ما نماز ليلة الرغائب مشهور را در اين رساله نياورديم، علاوه بر اينكه از راه عامّه(اهل تسنّن) هم نقل شدهاست!
—–
در پايان بايد گفت:
قاعده «تسامح در ادلّه سنن» مورد پذيرش همه فقهاء نيست و به دليل اشكالات سندي موجود، بهجاآوردن اين اعمال، به قصدِ ورود و مستحببودن، اشكال دارد؛ امّا بهجاآوردن به قصد رجاء، ظاهراً مانعي ندارد.
اما از آنجا كه عموم مردم، قصد ورود و قصد رجاء را متوجّه نميشوند و پس از فراگيرشدن تبليغات رسانهاي، اين اعمال را به گمان مستحببودن انجام ميدهند، بايد تا آنجا كه ميشود مردم را آگاه كرد تا مبادا بدعتي چون ليلة الرغائب وارد دين شود و سالها بعد، رنگ سنّت به خود بگيرد!
زيرا بدعت، هر چيز عجيب و غريبي نيست كه با اصول منافات داشته باشد؛ بلكه بدعت يعني داخلكردن چيزي در دين، كه جزء دين نيست(إدخال ما ليس في الدين، في الدين!) پس حتي نماز و روزه خاصي كه در دين نيست، اگر وارد دين شود، بدعت است!!
حتي برخيها تعريفشان از بدعت، از اين هم وسيعتر است و ميگويند: إدخال ما لم يعلم أنّه من الدين في الدين! يعني طبق اين تعريف، ميتوان گفت از آنجايي كه ما نميدانيم ليلة الرغائب، جزء دين هست يا نه، داخلكردنش در دين، بدعت است و بيمفسده نخواهدبود!
فرم در حال بارگذاری ...