« ​نشسته می‌خوابید و می‌گفت نشسته بخوابید تا خواب بر شما مسلط نشودحضرت عباس (علیه اسلام) در کلام حضرت زهرا (علیها السلام) »

هوا روز به روز سردتر می شد .برف های روی زمین یخ بسته بودند .جاده های روستایی کم رفت و آمد شده بودند و به همین خاطر دیگر کسی از قایش به همدان نمی آمد.در این بین ،صاحب خانه خیلی هوایم را داشت.گاهی که برای خودشان چیزی می خرید ،مقداری هم برای ما می آورد ؛اما من یا قبول نمی کردم ،یا هر طور بود پولش را می دادم.دوست نداشتم دینی به گردنم باشد .یا اینکه فکر کنند حالا که شوهرش نیست ،به دیگران محتاجم. به همین خاطر بیشتر از توانم از خودم کار می کشیدم…

این مطالب قسمتی از کتاب بسیار زیبا و خواندنی «دختر شینا»است .در این کتاب خاطرات قدم خیر محمدی کنعان (همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر )به زیبایی هرچه تمام ترسیم شده است.

 

نام کتاب :دختر شینا


گفتگو و تدوین:بهناز ضرابی زاده


انتشارات :سوره مهر


موضوعات: معرفی کتاب
   چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395


فرم در حال بارگذاری ...

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جمعی از طلاب خواهر شهرستان شهربابکیم که به امید خدا در پی انجام وظیفه ایم. یا حق
جستجو
وصیت شهدا
حدیث موضوعی
دانشنامه عاشورا
زیارت عاشورا
من کالای ایرانی میخرم