بسمه تعالی
زنان مسلمان باید:
بدانند که پیشوای آن ها حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) اسوه حجاب و عفت و پوشش سرتاسری، جزء سیره همیشگی آن حضرت بود و هم چنین است سایر زنان برگزیده ی اسلام، همچون: حضرت زینب، حضرت سکینه و …(علیهم السلام)
پس مبادا بانوان مسلمان، از پیروی آن بزرگواران دست برداشته و فریب یک سری القائات پوچ و بی اساس دشمانان اسلام را بخورند و در پذیرش مسلمات دینی و سنن اسلامی شک و تردید به خود راه دهند.
همه ی زنان مسلمان و مخصوصا شیعیان جهان باید بدانند یکی از نگرانی های امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) امروزه همین مسئله است؛ زیرا که آن حضرت در دعاهای همیشگی خود وقتی می خواهند زنان امت خود را دعا کنند به این مسئله توجه و می فرمایند: «پروردگارا به زنان امت من حیا و عفت ارزانی دار».
پس مادر و خواهر عزیزم، مبادا دل امام زمانتان را به درد آورید! بدانید که با حفظ هر حجابی، گویا سنگی را از سر راه امام زمان خود برمی دارید، و بر عکس، با هر بی توجهی نسبت به معیارهای حجاب اسلامی، دشمنان آن حضرت را یاری می کنید!
منبع:حجاب برتر، نوشته حمید احمدی
باتشکر از سرکار خانم مومن پور
چون روز قیامت به پا شد، منادی از درون عرش ندا می دهد!رجبی ها کجایند؟ گروهی برمی خیزند که چهره شان برای مردم محشر می درخشد، برسرشان تاج پادشاهی آکنده از مروارید ویاقوت است. همراه هر یک از ایشان هزار فرشته از سوی چپ ایستاده اندو به او می گویندای بنده خدا ! کرامت خدا بر تو گوارا باد! از عرش هم ندا می آیدکه ای بندگان من ! سوگند به عزت وجلال خودم جایگاه شما را گرامی و عطای شما را فراوان قرار می دهم و غرفه هایی از بهشت به شما ارزانی می دارم که از زیر آن جوی هایی جاری است و جاودانه در آن خواهید بود و پاداش عمل کنندگان چه نیکوست، شما برای من در ماهی روزه گرفتید که حرمت آن ماه را بزرگ و حق آن را واجب کرده ام. ای فرشتگان من ! این بندگان مرا به بهشت در آورید. امام صادق (علیه السلام) اضافه فرموده است که این پاداش کسی است که چیزی از ماه رجب را روزه بگیرد هرچند یک روز از دهه اول یا دوم یا آخر آن ماه باشد . التماس دعا
للَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
بسم الله الرحمن الرحیم
بچه تر که بودم، شیطنت هایم بیشتر از امروز بود. یک روز شیشه این همسایه را می شکستم و فردا، سر پسر همسایه دیگر را. یک روز صبح، عمویم که از کارهایم عاصی شده بود؛ صدایم زد و پیشنهاد داد با پولی که می دهد، کاری اقتصادی دست و پا کنم. پیشنهاد خودش فروختن بیسکوئیت به بچه های محل بود. من هم از خدا خواسته، پولها را از عمو گرفتم و از عمده فروشی، ده بیست تایی بیسکوئیت خریدم. یک جعبه چوبی میوه هم سرو ته شد و سر کوچه خودمان که از قضا گلوگاه محل نیز محسوب می شد، اولین دکان بیسکوئیت فروشی من پا گرفت.
اولین روز، کسب و کار تعریفی نداشت و بیشتر وقت من به بطالت گذشت. بچه ده ساله ای را در نظر بگیرید که از صبح تا ظهر جلوی ده بیسکوئیت بنشیند و گرسنه شود. طبیعی است که شیطان در جلدش برود و به بیسکوئیت ها دست درازی کند.
ظهر که شد، پدر از سر کار آمد و با دیدن من، که نان آور خانه شده بودم، خندید. نزدیک آمد و پرسید که چه می کنم و از صبح، چقدر کاسب بوده ام. من هم گفتم بیسکوئیت را خریده ام سه تومن و می فروشم پنج تومن. دروغ می گفتم. خریده بودم پانزده ریال و می فروختم دو تومن. پدر با شنیدن این حرف گفت: خوب یکی هم به ما بده. من هم زرنگی کردم و بیسکوئیتی که ازصبح به آن نوک زده بودم را به دستش دادم. پدر بیسکوئیت را زیر و رو کرد. ظاهراً می خواست چیزی بگوید، اما نگفت. دست دیگرش را در جیب فرو برد و یک ده تومنی بیرون آورد و به من داد. من ایستادم و جیبهایم را گشتم و دست آخر گفتم: پنج تومنی ندارم که بقیه پول را پس بدهم. پدر هم گفت: اشکال ندارد؛ بعداً با هم حساب می کنیم. و این بعداً هرگز نرسید. تا عصر، پشت دکانم بودم و پس از آن به خانه رفتم و بیسکوئیتی که به پدر فروخته بودم را از سر طاقچه برداشتم و خوردم.
امروز که من پدر شده ام و پسری دارم که شیطنت می کند؛ فهمیده ام که آن روزها، پدر قیمت بیسکوئیت را می دانست؛ می دانست که بیسکوئیت را دو تومن می فروشم؛ می دانست که پنج تومنی دارم که پولش را پس بدهم؛ می دانست که بیسکوئیت نوک زده را به او انداخته ام؛ و می دانست که بیسکوئیت را خودم خواهم خورد. و من امروز فهمیده ام که پولی که عمو به من داد را پدر داده بود؛ فهمیده ام که این بازی برای این بود که من دست از «خبط و خطا» بردارم و آدم شوم؛ فهمیده ام که پدر به دنبال «راه انداختن» من بود.
امام موسی کاظم علیه السلام می فرمایند: «رجب نام نهری است در بهشت که از شیر سفید تر و از عسل شیرین تر است؛ اگر کسی یک روز از این ماه را روزه بدارد؛ خداوند از آن نهر به او خواهد نوشانید.»
گاهی می پرسند: این چه موازنه و معامله ای است که اگر کسی تنها یک روزه بگیرد؛ خداوند او را به بهشت می برد و از نهر رجب به او می نوشاند؟ سوای همه پاسخ های متینی که به این پرسش داده شده؛ به گمانم هدف خداوند این است که ما دست از «خبط و خطا» برداریم و در این ماه رجب «راه بیافتیم»؛ و الاّ خداوند قیمت یک روز روزه گرفتن را می داند. با این وصف، نامردمی است که به جای کلاه گذاشتن بر سر خدا!! به دنبال خبط و خطا برویم و شیشه همسایه را بشکنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
این مطلب به تازگی از طرف یکی از دوستان موجه ام به دستم رسیده! نمیدانم تا چه اندازه صحت دارد؟! قبل از نشر این مطلب به عامه اطرافیانم، نظر شما طلبه های عزیز را خواهانم.خواهشمندم توجه بفرمایید.
…………………………………………………………………………………………………………………
(ليله الرغايب؛ سنت يا بدعت؟!؟!
اين متن حاصل زحمات يكي از اساتيد گرانقدر هست كه سال گذشته انجام دادند و چند روز پيش به دست من رسيد. براي تاييد بيشتر آن را به يك استاد ديگر نشان دادم و به تاييد ايشان و به قلم خوب استاد گرانقدر، ان را درج کرده ام. لطفا با دقت بخوانيد و اگر مطلبي هست مطرح كنيد.
______________________________________________________________________________________
بسم الله الرحمن الرحيم
باسلام!
چند سالي است به مدد تبليغات صدا و سيما، اعمال «ليلة الرغائب» و بهجاآوردن آن ميان مردم، بهويژه نسل جوان خيلي رايج شده؛ امّا ظاهراً اين اعمال، سنديّت درستي ندارد كه در اين متن، مختصراً به آن ميپردازيم.
—–
ابتدا بخشي از صحبتهاي آيتالله مددي در درس خارج اصول در تاريخ 20/7/1390 را نقل ميكنيم:
«همين صلات ليلة الرغائب كه باز هم سيد بن طاووس اين را نقل كرده؛ به عين اين سند و متن -كه اصلاً متن و سند هم مال آنها{يعني اهل تسنّن} است- در كتاب موضوعات ابن جوزي{سنّي} آمده!!…
اسمش را هم گذاشتهاند شب آرزوها!! ليلة الرغائب! يك حديثي است كه آثار جعل از سر تا پاي آن واضح است! خوب اين چه درجه و قوت احتمالي براي آدم ميآورد؟!…
چون اهل سنّت كه شما ميدانيد به چه وضعي نماز تراويح را ميخوانند در ماه رمضان! بعد از نماز تراويح، در طي سال، شب جمعه اول ماه رجب در مساجد جمع ميشوند و اين نماز ليلة الرغائب را ميخوانند؛ يعني ليلة الرغائب از ليالي مشهوره اهل سنّت بعد از تراويح است!! تراويح، درجه اوّل! به خاطر همين حديث جعلي و ليلة الرغائب، درجه دوم!!…»
لينك دانلود سخنان آيتالله مددي:
http://uplod.ir/zfy5t6iz93hx/madadi-900720.mp3.htm
http://uplooder.net/cgi-bin/dl.cgi?key=4424f9b3a423c2b2a4e45e0814d9da1d
—–
براي توضيح بيشتر ميتوان گفت:
بحث ليلة الرغائب و اعمال آن شديداً در ميان عوام اهل سنّت رواج داشته و دارد؛ امّا علماي اهل سنّت از همان ابتدا، با آن مخالفت شديدي داشتند. براي نمونه ميتوان از ابن جوزي و نووي و ديگر بزرگان حديث اهلسنّت نام برد كه سند اين روايت را بسيار ضعيف دانسته و عمل ليلة الرغائب را بدعتي بزرگ شمردهاند.
ابن جوزي مينويسد:
«هذا حديث موضوع علي رسول الله صلي الله عليه و سلّم، … و سمعت شيخنا عبد الوهاب الحافظ يقول: رجاله مجهولون، و قد فتشت عليهم جميع الكتب فما وجدتهم!»
قال النووي:
«و هاتان الصلاتان بدعتان مذمومتان منكرتان قبيحتان، و لا تغتر بذكرهما في كتاب قوت القلوب ـ لأبي طالب المكي ـ والإحياء ـ للإمام الغزالي ـ ، وليس لأحد أن يستدل على شرعيتهما بما روي عنه عليه الصلاة والسلام أنه قال : { الصلاة خير موضوع } فإن ذلك يختص بصلاة لا تخالف الشرع بوجه من الوجوه ، ولا يغتر ببعض مَنِ اشْتَبَهَ عليه حكمهما من الأئمة فصنف ورقات في استحبابهما فإنه غالط في ذلك… و قال أبو الفرج بن الجوزي: صلاة الرغائب موضوعة على رسول الله وكذب عليه.» المجموع (4/ 61).
امّا مايه تعجّب است كه با اينكه علماي شيعه، رشد را در مخالفت اهل سنت ميدانند و حتي احاديث صحيح آنها را هم(در صورتي كه در منابع شيعه مؤيدي براي آن نيابند) رد ميكنند، با چه ملاك و معياري اين روايت (كه فقط در منابع اهلسنت، آن هم با سندي غيرقابلاعتنا موجود است) را نقل و ترويج نمودهاند؟!
پاسخي كه به نظر ميرسد، اين است:
۱- سيد بن طاووس بر مبناي قاعده «تسامح در ادلّۀ سنن» و بدون توجه به ضعف سند، آن را نقل كرده.
۲- علماي بعد از سيد بن طاووس هم، بر اساس همان مبنا و با توجه به ارادتي كه به سيّد و قداست او داشتهاند، اين روايت را نقل كردهاند.
البته به جز مرحوم سيد بن طاووس(ره)، مرحوم شيخ حرّ عاملي(ره) در وسائل و علامه مجلسي(ره) در بحار نيز، اين روايت را نقل كردهاند:
شيخ حر عاملي در وسايل الشيعه اين نماز را به عنوان نماز رغائب در شب اول جمعه ماه رجب، با سلسله سندي كه علامه حلي به بنيزهره اجازه داده است، از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نقل ميكند و در پايان ميگويد: سيد بن طاووس اين حديث را مرسلاً از رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم نقل كرده است.
علامه مجلسي اين روايت را با سلسله سند اجازهنامه علامه حلي به بنيزهره از انس از رسول خدا(ص) آورده و نام تكتك راويان را با شرح رجالي برخي از آنها در ج 104، ص 123 نقل ميكند كه عبارتاند از:
1. علامه (حسن بن يوسف مطهر معروف به علامه حلي): از علماي بزرگ شيعه و مورد اعتماد است؛
2. الحسن بن الدربي: عالم جليلالقدر بود؛
3. مسعود بن محمد بن ابي الفضل رازي: علامه مجلسي در ج 95 بحار هنگام نقل حديث مينويسد: مسعود بن محمد و ابي الفضل رازي، ولي در توضيحي كه در ج 104، ص 123 مينويسد: مسعود بن محمد بن ابي الفضل، يعني اين دو يك نفرند؛ نه دو نفر! و بعد مينويسد وي فقيهي صالح بود؛
4. علي بن عبد الجليل بياضي رازي: وي متكلم، باتقوا و اهل مناظره بود؛
5. شرفالدين المنتجب بن الحسن بن علي الحسني: وي فقيهي صالح بود؛
6. سديدالدين ابو الحسن علي بن الحسن: با توجه به فراوانبودن راويان با نام علي بن حسن، نمي توان به طور قطع وي را مشخص كرد و گفت ثقه هست يا نيست؛
7. عبد الرحمن بن احمد النيسابوري: شيخ اصحاب ري، حافظ، واعظ و فقيه بود؛
8. ابو عبدالله الحسين بن علي: علامه مجلسي مينويسد مشخص نيست وي چه كسي است؛ اما هر كس باشد، انسان صالحي بوده است؛
9. مسموسم (يا سموسم و يا سمرسم): علامه مجلسي مينويسد در كتابهاي رجالي و غيره، مشخص نيست وي ثقه است يا نه؛
10. ابي الفتح نورخان عبد الواحد اصفهاني يا ابو الفتح بن رجاء: در كتابهاي رجالي، مطلبي دال بر ثقهبودن وي يافت نشد؛
11. عبد الواحد بن راشد الشيرازي يا عبد العزيز بن راشد بندار: در كتابهاي رجالي، مطلبي دال بر ثقهبودن وي يافت نشد؛
12. علي بن جهضم، ابو الحسن الحمداني يا همداني: نام وي در كتابهاي رجالي شيعه يافت نشد و در كتابهاي رجالي اهل سنت نيز فقط به نام وي اشاره شده و هيچ كلمهاي بر مدح يا ذمش وجود ندارد و در كتابهاي روايي نيز، بيش از چهار روايت از وي نقل نشده است كه يكي همين نماز ليلة الرغائب است كه جعلي دانسته شده و در معجم المؤلفين آمده كه وي صوفي بود؛
13. علي بن محمد بن سعيد البصري: نام وي در كتابهاي رجالي شيعه يافت نشد و غير از حديث ليلةالرغائب، روايتي از اين فرد در كتابهاي معتبر يافت نشد؛
14. پدرش: نام وي در كتابهاي رجالي شيعه يافت نشد و در كتابهاي اهل سنت نيز توثيق يا رد نشده است و از وي بيش از سه چهار روايت در كتابهاي اهل سنت و شيعه نقل نشده است؛
15. خلف بن عبد الله يا خلف بن عبيد الله الصنعاني: ابن حجر ميگويد: وي حديث ليلة الرغائب را نقل كرده است كه ابن جوزي، اين روايت را جعلي و ابوموسي چنين روايتي را غريب دانسته است؛ غير از اين روايت، حديثي از وي در كتابهاي شيعه و سني يافت نشد و از سوي ديگر، در كتابهاي رجالي نامي از وي نيست تا روشن شود ثقه بوده يا نه؛
16. حميد طوسي: وي را حميد الطويل و حميد بن تيرويه نيز مينامند؛ برخي گفتهاند وي ثقه است؛ چنانچه يحيي بن معين گفته وي ثقه است؛ و برخي ديگر ميگويند وي تدليس ميكرد!
17. انس بن مالك: وي خادم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلّم بود كه البتّه از بيعت و ياري و شهادتدادن به نفع حضرت علي(ع) سر باز زد و امام علي(ع) او را نفرين كرد كه به برص و كوري دچار شد.
—–
نتيجهگيري:
با توجه به بررسي سندي اين روايت، ميتوان نتيجه گرفت كه چنين حديثي معتبر و مستند نيست و به دلايل زير نميتوان مستحببودن اعمال ليلة الرغائب را ثابت كرد:
1. توثيق نشدن افراد ذيل در اين روايت: سديد الدين ابو الحسن علي بن الحسن؛ مسموسم (يا سموسم و يا سمرسم)؛ ابي الفتح نورخان عبد الواحد اصفهاني؛ عبد الواحد بن راشد الشيرازي؛ علي بن جهضم؛ علي بن محمد بن سعيد البصري؛ پدرش؛ خلف بن عبد الله.
2. شبيه اين روايت با سلسله سندي ديگر، در كتابهاي اهل سنت آمده است كه با راويان آخر اين حديث مورد بررسي، مشترك هستند(علي بن جهضم؛ علي بن محمد بن سعيد البصري؛ پدرش؛ خلف بن عبد الله) و كتابهاي رجالي اهل سنت، به اتفاق آن را جعلي و ساختگي دانستهاند؛
3. روايت سيد بن طاووس مرسل و در نتيجه، ضعيف است؛
4. روايت شيخ حرّ عاملي با همان سندي است كه در روايت مجلسي آمده كه اعتبارش ثابت نشد؛
5. غير از اين سه روايت، يعني روايت وسائل الشيعه و بحار الانوار و روايت اهل سنت و روايت سيد بن طاووس كه در واقع، همه يك روايت هستند و آن را حميد طويل از انس بن مالك نقل كرده است، روايت ديگري در اثبات مستحببودن نماز و ديگر اعمال ليلة الرغائب وجود ندارد.
6. جالب است كه خود علامه مجلسي(ره) در كتاب زادالمعاد خويش كه شبيه مفاتيح است مينويسد:
«و ذكر لكل من هذه الصلوات ثواب كثير لم نذكره بناء على عدم الاعتماد على السند … و لهذا لم نورد في هذه الرسالة صلاة ليلة الرغائب المشهورة مع أنّها منقولة عن طرق العامّة!» (زادالمعاد، ص 42)
يعني به همين دليل(عدم اعتماد به سند) ما نماز ليلة الرغائب مشهور را در اين رساله نياورديم، علاوه بر اينكه از راه عامّه(اهل تسنّن) هم نقل شدهاست!
—–
در پايان بايد گفت:
قاعده «تسامح در ادلّه سنن» مورد پذيرش همه فقهاء نيست و به دليل اشكالات سندي موجود، بهجاآوردن اين اعمال، به قصدِ ورود و مستحببودن، اشكال دارد؛ امّا بهجاآوردن به قصد رجاء، ظاهراً مانعي ندارد.
اما از آنجا كه عموم مردم، قصد ورود و قصد رجاء را متوجّه نميشوند و پس از فراگيرشدن تبليغات رسانهاي، اين اعمال را به گمان مستحببودن انجام ميدهند، بايد تا آنجا كه ميشود مردم را آگاه كرد تا مبادا بدعتي چون ليلة الرغائب وارد دين شود و سالها بعد، رنگ سنّت به خود بگيرد!
زيرا بدعت، هر چيز عجيب و غريبي نيست كه با اصول منافات داشته باشد؛ بلكه بدعت يعني داخلكردن چيزي در دين، كه جزء دين نيست(إدخال ما ليس في الدين، في الدين!) پس حتي نماز و روزه خاصي كه در دين نيست، اگر وارد دين شود، بدعت است!!
حتي برخيها تعريفشان از بدعت، از اين هم وسيعتر است و ميگويند: إدخال ما لم يعلم أنّه من الدين في الدين! يعني طبق اين تعريف، ميتوان گفت از آنجايي كه ما نميدانيم ليلة الرغائب، جزء دين هست يا نه، داخلكردنش در دين، بدعت است و بيمفسده نخواهدبود!
آيت الله مجتبي تهراني:
خودتان را براي مهماني خدا آماده كنيد
در يك روايتي ازپيغمبر اكرم دارد كه فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَصَبَ فِي السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مَلَكاً»؛ خداوند در آسمان هفتم فرشتهاي را نصب فرموده است «يُقَالُ لَهُ الدَّاعِي»؛ اسمش داعي است. داعي يعني جارچي. «فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ يُنَادِي ذَلِكَ الْمَلَكُ كُلَّ لَيْلَةٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ»؛ وقتي ماه رجب وارد ميشود فرشتهاي كه در آسمان هفتم است هر شب از ماه رجب تا به صبح ندا ميدهد: «طُوبَى لِلذَّاكِرِينَ طُوبَى لِلطَّائِعِينَ»؛ اين حرف او است، «و َيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى»؛ اين ملك ميگويد: اي مردم! ميدانيد امشب خدا دارد چه ميگويد؟
«أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي»؛ من همنشين كسي هستم كه با من بنشيند.
«وَ مُطِيعُ مَنْ أَطَاعَنِي»؛ چه تعبير عجيبي! من اطاعت ميكنم از كسي كه از من اطاعت كند. هر چه بخواهي به تو ميدهم.
«وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِي»؛ هر كه از من طلب غفران كند، او را ميآمرزم.
«الشَّهْرُ شَهْرِي»؛ ماه ماه من است. ماه رجب ماه خدا است.
«وَ الْعَبْدُ عَبْدِي»؛ بنده هم بنده من است، هيچ كسي را طرد نميكند.
«وَالْعَبْدُ عَبْدِي وَالرَّحْمَةُ رَحْمَتِي»؛ رحمت، رحمت من است.
«فَمَنْ دَعَانِي فِي هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ»؛ هر كه در اين ماه من را بخواند، من جوابش را ميدهم.
«وَمَنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ»؛ هر كه در اين ماه از من درخواستي كند به آن عطا ميكنم.
«وَ مَنِ اسْتَهْدَانِي هَدَيْتُه»؛ هر كه از من طلب هدايت كند، هدايتش ميكنم.
«وَجَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَيْنِي وَ بَيْنَ عِبَادِي» من اين ماه را ريسماني قرار دادم بين خودم و بنده خودم.
«فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَيَّ»؛ چه تعبير بالايي است! اگر كسي در ماه رجب اعتصام به اين ماه پيدا كند، يعني به اين حَبل و به اين ريسمان اعتصام پيدا كند، اين به من ميرسد؛
يعني بهترين موقعيتها براي ما فراهم آمده است. ميخواستم بگويم اين ماه را قدر بدانيد، اين ماه مقدّمه است براي ماه مبارك رمضان. همه چيز در آن هست و مهمتر از همه اينكه خدا اين ماه را وسيلهاي قرارداده است كه ما بتوانيم خودمان را به خدا برسانيم، خودمان را تطهير كنيم. همه چيز در اين روايت بود.
لذا ميخواستم به خودم و دوستان سفارش كنم كه از اين ماه غفلت نكنيم! اين دعاهايي را كه در ماه رجب وارد شده است بخوانيم! اينها خيلي مؤثّر است. به خصوص از نظر اعمال و رفتارمان يك كاري كنيم كه خودمان را مهذّب كنيم، تطهير كنيم، آماده كنيم براي ماه مبارك رمضان كه «دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ»،است. بياييد در اين ماه، خودمان را براي مهماني خدا آماده كنيم. انشاءالله موفق باشيم!
<< 1 ... 39 40 41 ...42 ...43 44 45 ...46 ...47 48 49 ... 75 >>